شرح خبر:
به گزارش گروه بينالملل خبرگزاري فارس، انتخابات رياستجمهوري آمريكا در سال جاري يك تفاوت عمده با دورههاي پيشين دارد و آن اين است كه هيچ يك از دو كانديداي اين دوره محبوب رايدهندگان آمريكايي نيستند. به همين دليل است كه شايد پيشبيني زودهنگام پيروزي قطعي هيلاري كلينتون در اين انتخابات چندان خردمندانه به نظر نرسد. كمااينكه «آلن جي ريچمن» پيشگوي معروف انتخابات آمريكا بر صحت پيشبيني خود مبني بر پيروزي دونالد ترامپ در اين انتخابات تاكيد دارد. در همين رابطه با «جان وايتهد» تحليلگر سياسي مسائل آمريكا گفتوگويي انجام دادهايم كه به شرح زير است:
«جان وايتهد» دادستان سابق قانون اساسي آمريكا و يك مولف است كه موسسه راثرفورد را تاسيس كرده و رياست آن را بر عهده دارد. كتاب جديد وي با عنوان «ميدان جنگ آمريكا: جنگ عليه مردم» به تازگي منتشر شده است.
1) آيا راي مردم در انتخابات آمريكا مهم است؟ اگر نه، چه كاري بايد در اين مورد انجام شود؟
يك مطالعه جامع و گسترده كه درباره دو دهه قوانين و سياستهاي به كار گرفته شده توسط كنگره و دولت فدرال آمريكا توسط دانشگاههاي نورثوسترن و پرينستون انجام شده است، نشان ميدهد كه رايدهندگان آمريكايي در واقع هيچ تاثيري بر نحوه فعاليت و يا اقدامات اقتصادي دولت اين كشور ندارند. در واقع اساتيد اين دانشگاهها به اين نتيجه رسيدهاند كه دولت توسط تعداد معدودي از نخبهها و ثروتمندان اداره ميشود. اين مسئله بعدها در بيانيههايي كه جيمي كارتر، رئيسجمهور پيشين منتشر كرد، به طور موثري نمود عيني يافت. تنها قدرت حقيقي براي مردم آمريكا اين است كه آنان در دولتهاي محلي فعاليت كنند و از اين طريق اقدامات چالشي عليه دولت مركزي در زمان نقض قانون اساسي توسط اين دولت ايجاد كنند.
2) منظور شما از اينكه در سخنرانيهايتان ميگوييد انتخابات آمريكا يك شوي واقعي است، چيست؟
سياست يك سرگرمي است. تا حد زيادي شبيه يك نمايشنامه است كه به سختي طراحي و به گونهاي تزئين شده است كه گويي قرار است يك محصول به فروش برسد (كه در اينجا منظور يك كانديدا است) و قرار است با اين تزئينات مشتريان گيج شوند كه كدام يك را انتخاب كنند. انتخابات امسال مانند تمامي انتخاباتهاي سالهاي اخير همان چيزي است كه دنيل بورستين، مورخ آمريكايي از آن با عنوان يك واقعه دروغين ياد كرد: كه عاري از هر نوع ارزش حقيقي است و تنها ارزشهاي جعلي از طريق آن تبليغ ميشود. در واقع انتخابات نتيجه نهايي فرهنگي است كه رسانهها با استفاده از آن مردم را از درك حقيقت به سمت استفاده از احساسات رهنمون ميكنند.
سياست حقيقتا يك شو است كه سرگرمي مورد علاقه آمريكاييهاست و پول و سود بر آن غالب است. و در آن اين مسئله تضمين شده است كه هيچ چيزي در مسير حقيقت و واقعيت قرار نميگيرد. انتخابات آمريكا مانند يك برنامه شوي تلويزيوني است. مناظرههاي رياستجمهوري اين مسئله را ثابت كرده است، جايي كه در آن افراد زشت و داراي رفتار زننده درباره همديگر اظهارنظر ميكنند و آمار بينندگان آن بالا ميرود. چنين مسئلهاي همان واقعيت پوچي را نشان ميدهد كه اكنون در برنامههاي تلويزيوني آمريكا وجود دارد. تعجبي ندارد كه مناظرهها نرخ بالاي بينندهها را از آن خود ميكنند. چنين نمايشهايي انعكاس واقعيات بينظمي و ناهنجاري موجود در آمريكا است. بنابراين در پايان چيزي كه آمريكاييها از كانديداها به دست ميآورند، يك سرگرمي پوچ است، به جاي آنكه اطلاعات مفيد باشد.
اما اشتباه نكنيد، آمريكاييها تنها بر اين باورند كه دارند رئيسجمهور بعدي را انتخاب ميكنند، اما در واقع آنان مراسم رايگيري را به اتمام ميرسانند كه صرفا يك شوي ديگر است كه به منظور حفظ سازگاري و رضايت مردم از شمارش آرا است و حفظ اين تفكر كه آنان در انتخابات و فرآيند سياسي كشور نقش دارند. هيچ يك از اتفاقات روز انتخابات كمكي به كاهش رنج مردم آمريكا نميكند. دولتي كه ما آن را به فساد ميشناسيم و ميدانيم كه توسط شركتهاي ثروتمند، لابيها و گروههاي خاص اداره ميشود، تغييري نخواهد كرد. و ماليات بيشتري بر ما وضع خواهد شد، پليس كنترل بيشتري بر ما خواهد داشت و دولت نيز رنج بيشتري بر ما تحميل خواهد كرد.
3) هدف صنعت رسانهاي اين است كه افكار عمومي را به شيوه خود شكل دهد. آيا راهي براي مبارزه با اين وضعيت هست؟
رسانههاي آمريكا چشمانداز فرهنگي اين كشور را شكل ميدهند، و دليل آن اين است كه مردم آمريكا همواره تلويزيون ميبينند. به طور ميانگين مردم آمريكا ماهانه 150 ساعت تلويزيون تماشا ميكنند كه البته اين آمار شامل استفاده از ابزاري مانند موبايل و يا لپتاپ نميشود. ظاهر افرادي كه برنامههاي پخششده از تلويزيون را كنترل ميكنند (شش شركت عمده در آمريكا) در واقع چشمانداز كلي فرهنگ كشور را تعيين ميكنند. تنها راه مقابله با آن كنترل استفاده از تلويزيون است. به بيان ديگر اگر مردم همواره تلويزيون ببينند، ديگر قادر به شركت فعال در روند حكومت خود نخواهد بود و آسانتر مورد كنترل دولت خواهند بود.
علاوه بر اين هر فردي كه براي كسب اطلاعات حقيقي متكي به تلويزيون و شبكههاي خبري است، سخت در اشتباه است. متاسفانه مردم آمريكا توجه كمي به روزنامهها دارند و به همين دليل روزنامهها تلاش كمتري براي فعاليت و رقابت با تلويزيون ميكنند.
در حالي كه با اين شيوه اخبار حقيقي تحت كنترل قرار ميگيرد و اين در حالي است كه رسانههاي جعلي بر روي اخبار منتشره تسلط خواهند داشت. همانطور كه نيل پوتسمن، تئوريسين رسانه و مولف ميگويد: اخبار منتشرشده در روز در واقع افسانههايي از تصورات و توهمات تكنولوژيكي ماست. اين در حالي است كه اگر رسانه اجازه شكل دادن به كار و روند انتشار اخبار را نداشته باشد، در واقع ميتوان گفت كه چيزي به نام خبر وجود نخواهد داشت.
به عنوان جايگزين تلويزيون، كتابها منبعي عالي براي كسب اطلاعات هستند كه اغلب به آنان اهميتي داده نميشود. كتابها سطوح مختلف مباحثه درباره يك موضوع را ارائه ميدهند، كاري كه تلويزيون نميتواند انجام دهد. روزنامههاي اصلي همچنان منبع شايستهاي براي كسب اطلاعات هستند، اگرچه سودي از مطالعه بحثهاي گزينشي آنها درباره موضوعات خاص نميبريم. روزنامههاي محلي نيز به دليل نقش سياسي خود در سطح محلي از اهميت بالايي برخوردارند. رابطه مستقيم با سردبيران اين روزنامهها شيوهاي موثر براي شما است كه مشاركت در جامعه و فعاليتهاي سياسي و اجتماعي را آغاز كنيد. مطمئنا اين اقدام از نشستن بر روي مبل و تماشاي تلويزيون موثرتر و بهتر است. و در نهايت اينكه اينترنت نيز يك منبع خبري است كه البته نشريه اكونوميست اذعان كرده است كه اين رسانه باعث افزايش مشاركت مردم و توسعه تجربههاي اجتماعي ميان آنان است.
4) اگر احساس ميكنيد كه مردم كشورهاي ديگر دنيا بايد درباره انتخابات آمريكا بايد اطلاعات بيشتري به دست آورند، لطفا بفرماييد؟
آن افرادي كه قانون اساسي آمريكا را نوشتهاند، بر اين نكته تاكيد داشتهاند كه دولتهاي محلي پايه آزادي و آگاهي مردم است. بوروكراتهاي دور از مردم و منزوي كه دولت مركزي را اداره ميكنند، به جاي آنكه نماينده مردم رايدهنده باشند، نماينده شركتها و افراد ثروتمند هستند. بنابراين همانطور كه پيش از اين اشاره كردم، تنها راه تاثيرگذاري دولت بر زندگي مردم، اين است كه در ذات خود بومي باشد و در برابر مردم پاسخگو و مسئوليتپذير.
خبر تصادفي:
توليدات داخلي در ايران روز به روز بيشتر شده و كيفيت آن نيز افزايش مي يابد.توجه به اين مورد كاملا ضروري است بايد در ايران فرهنگ سازي شود تا مردم رو به خريد اجناس توليد داخل بياورند تا چرخه اقتصادي توليدات داخلي كشور پا به روند پيشرفت بگذارد.امروزه شاهد آن هستيم كه بيش از گذشته به توليدات داخلي توجه ميشود و همايت هاي مناسبي از جانب دولت براي اين محصولات و ادامه روند كاري آن ها ميشود.خوشبختانه استقبال مردم از اين توليدات داخلي بسيار خوب بوده است و رفته رفته بايد اين روند خوب را نيز بهبود بخشيد